یک نکته مهم قبل از خواندن: این مطلب (زندگی نامه) من نه استاد دانشگاه و هیئت علمی هستم و نه دکترا دارم و نه نماینده مجلس و مدیر و مسئول فلان شرکت. شاید دلیل خاصی برای در نظر گرفتن بخشی در سایت با عنوان زندگی نامه برای فردی مثل من محلی از اعراب نداشته باشد ولی به دو دلیل، اين بخش را در سایت دیدم یکی جذابیت ذاتی دانستن زندگی نامه افراد دارد و دیگری برای کسانی که احتمالا علاقه مندند بیشتر با من آشنا شوند .

در آبان ماه سال هزار و سیصد و شصت و چهار در تهران به دنیا آمدم و فرزند اول خانواده هستم. از دوره راهنمایی علاقمند به نوشتن شدم و چند سالی به صورت منظم و هفتگی در دو شب شعر شرکت میکردم البته کوچکترین فرد به حساب می آمدم و انصافا قلم و طبع شعری خوبی داشتم.علاقه به تحصیل در رشته ادبیات فارسی از سمت من و مخالفت خانواده (موضوعی که هم نسلان من درک بهتری دارند که مرسوم بود افراد باهوش ریاضی بخوانند) و ترجیح آنها برای داشتن یک دختر مهندس تا داشتن یک دختر شاعر، مرا به تحصیل در رشته ریاضی کشاند.البته بی استعداد در این رشته نبودم و نمیتوانم بگویم که کاملا بی علاقه هم بودم.ولی همیشه در لایه های درونی ذهنی من یک دختر شاعر با طبع لطیف زندگی میکند و گاهی هم دست به قلم میشود که زندگی نزیسته من است

تا انتهای پیش دانشگاهی تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک گذشت و چيز زيادی برای گفتن ندارم. فقط يادم هست که شاگرد دوم کلاس بودم، فیزیک را بیشتر از همه دروس دوست داشتم، با انرژی بودم و زیاد هم کتاب می خواندم و يک کم هم رویا پرداز بودم

ایزودا

بخش مهمی از شخصیت در زمانی شکل گرفت که در سال اول رتبه مناسبی جهت ورود به رشته مکانیک به صورت روزانه در دانشگاههای معتبر تهران نصیبم نشد. با اصرار به خانواده و مخالف آنها، یک سال پشت کنکور ماندم و بالاخره در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه خواجه نصیر قبول شدم. 

دانشجوی سال سوم بودم که به وسیله یکی از همکلاسی های خودم با دوره های کنترلر کیفیت فنی و حرفه ای آشنا شدم و خودم نمیدانستم که این یعنی آغازی بزرگ.به بزرگی تمام این سال ها.

شرکت کردم و با نمره 98 ( رتبه ای بی نظیر در آزمون) به پایان رساندم و کسب این رتبه من مرا ترغیب به گذراندن دوره تضمین کیفیت فنی و حرفه ای در سال 87 کرد.این دوره هم مانند دوره قبلی با موفقیت سپری شد و آغازی شد برای آشنایی من با دنیای ایزو.

در آن سالها کیفیت ناشناخته بود وموضوع لوکسی به حساب می آمد تا آنجایی که خاطرم هست در تبلیغات تلویزیونی از داشتن گواهینامه ایزو9001 در مدیریت کیفیت به عنوان یک آپشن نام برده میشد. در آن سالها که هنوز خبری از تحریم ها به این شدت نبود در توف نورد دوره تشریح الزامات ایزو9001 را سپری کردم و در یک کارخانه تولید تجهیزات پزشکی به عنوان بازرس کنترل کیفیت شروع به کار کردم.   

ليسانس مهندسی مکانیک را گرفتم. چون شاغل بودم در خودم احساس نیاز به ادامه تحصیل را درک نکردم البته که جذابیت آکادمیک برایم کمتر از کار کردن نیز بود و کششی که بر این نیروی درونی و علاقه من غلبه کند نداشت. 

محل کارم رشد میکرد و من نیز رشد میکردم.مدیر کنترل کیفیت بعد مدیر تضمین کیفیت و بعد از هشت سال مدیر کیفیت یک شرکت تولید کننده تجهیزات پزشکی با سیصد و پنجاه عنوان محصول بودم.در این سالها دوره تشریح الزامات و سرممیزی های ایزوهای تخصصی مانند ایزو13485 و 14001 و 45001 را نیز سپری کرده بودم و مسئول فنی اداره تجهیزات (تولید کننده- وارد کننده  و توزیع کننده) نیز بودم. حوزه کاری و تولیدات شرکت ابزار آلات تجهیزات پزشکی و کاشتنی ها (ایمپلنت های کمری و گردنی و پیچ و پلاک های فک و صورت) بود و تجربه های زیادی را برای من داشت به جرات میتوانم بگوییم به اندازه بیست سال نه هشت سال تجربه کسب کردم.در نهایت تسلطی که به امور داشتم برایم حس سکون و روزمرگی را ایجاد کرد و بعد از هشت سال استفا دادم و با سختی از مجموعه جدا شدم

در این زمان من یک سرممیز تازه کار و جویای نام هم بودم.ممیزی ایزوهای 9001 و 13485 و14001 و45001 را انجام میدادم و با یک شرکت تولید کننده دستگاههای لیزر در پوزیشن مدیر تضمین کیفیت شروع به کار کردم.

بعد از سه سال همکاری با این مجموعه تصمیم گرفتم به حوزه داروسازی ورود کنم و از دکتر علی اکبر محمدی پور GXP آموختم و مدت کمی به عنوان رئیس تضمین کیفیت یک مجموعه فعال در حوزه بیوتکنولوژی که در زمینه ساخت واکسن فعالیت داشت، انجام وظیفه کردم.

امروز در بزرگترین مرکز باروری و درمان ناباروری خاورمیانه (فعال در حوزه های درمان، آزمایشگاه تشخیص پزشکی،دارو سازی بیوتک و تجهیزات پزشکی) میکوشم تا کیفیتی درخور نام مجموعه و شان مراجعه کنندگان را تضمین کنم.همیشه  دوست دارم سازمان های جدید، پروژه های جدید، تعامل با انسان های جدید را تجربه کنم. چرا که می دانم دانستن فقط با خواندن و تحقیق به دست نمی آید بلکه در

زندگی شخصی

بار زندگی سنگين تر از آن است که بتوان به تنهايي حملش کرد. گفته اند که الرفيق ثم الطريق، در این زمینه کم توفیق بودم و همچنان به تنهایی این بار را حمل میکنم.تا خدا چه بخواهد.

زندگی زیباست

قاعدتا باید از زندگی لذت ببرم، بساط عیش فراهم است: خدایی که همین نزدیکی است، پدری که مهربان است و مادری پشتیبان و مهربان ، دوستانی بهتر از برگ انار، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی …

از شرایطم در حال حاضر راضی هستم نه اینکه ثروتمندم (به فرموده حضرت امیر؛ گنج بی پایان قناعت) به خاطر داشتن تجربه همکاری با افرادی که هر لحظه از آنها آموختم و می آموزم..تجربه کاری در پوزیشن مدیر تضمین کیفیت مجموعه های به نامی را داشتم و از عملکرد خودم احساس رضایت درونی و قلبا خرسندک. ولی به شدت تلخکامم. نه بابت زندگی شخصی. که این تلخی بی پایان که در حوزه کیفیت زندگی و سلامت مردم جاری است آزارم می دهد. من از زندگی کیفی در حوزه سلامت ( تجهیزات پزشکی، دارو و درمان) و بار مسوولیت آن به شدت خسته ام. نمی شود کیفیت دانست این همه نواقص و بی کیفیتی ها را دید و بدون دغدغه زندگی کرد. بدی اش هم همین است که نمی توانی بگویی دنيا! نگه دار من می خواهم پیاده شوم و یا تغییر مسیر دهم. به همین خاطر تصمیم گرفته ام اسیر خودخواهی، خوش خواهی و بی تفاوتی نشوم هدف من؛ « ساختن زندگی با کیفیت برای خودم و مردم  » است.

لذا در کنار کسب وکار، بخشی از زندگی ام را به امور اجتماعی تخصیص دادم. تا الان هم این تنوع در زندگی برایم هم آموزنده بوده است و هم رضایت بخش از این جهت که خود را به تلاش برای پول و ماشین و ساختمان و تفریح و … تنزل نداده ام. در شبکه های اجتماعی حضور دارم (لینک همه آن ها یکجا) که در آن با هدف گسترش و آموزش کیفیت در حوزه سلامت می نویسم . با برخی از مدیران ارشد کسب وکارها در حوزه کیفیت تعامل دارم و گاهی مشاوره و یا حتی استقرار سیستم کیفیت را برایشان محقق میسازم و در تمامی دوره های آموزشی خودم به یک نفراز افرادی که احساس کنم پتانسیل و دغدغه ای در حوزه کیفیت را دارد و امکان شرکت را ندارد به صورت رایگان آموزش میدهم زیرا معتقد هستم همه ما مسئولیت اجتماعی نیز داریم.

برخی از افرادی که روی من تاثیر گذاشتند:

  • پدرم – وجودش برقرار – که شرافت و استقامت را از او آموختم
  • مادرم – وجودش برقرار- که آرمان گرایی را از او دارم.
  • دکتر علی اکبر محمدی پدر علمی من در آموختن GMP برای ریزبینی و دقتی که به من آموخت
  • مهندس اعتباری برای ساده گویی و جامعیت اش و تضمین کیفیت را به من آموخت
  • مریم میرزاخانی به خاطر آنکه الهام بخش هدفمند زندگی کردن برایم بود
  • تمامی مدیران ارشدم که به من اعتماد کردند و بستر تجربه را برایم فراهم کردند
  • و…

سوالات متداول مشاوره ایزو ۹۰۰۱

این دوره مناسب همه مشغولیدر صنعت در زمینه تضمین کیفیت ، تعالی ، سیستم ها و روش ها می باشد. ضمنا این دوره برای مدیران عامل شرکت های کوچک و متوسط نیز توصیه می گردد.

این دوره مناسب همه مشغولیدر صنعت در زمینه تضمین کیفیت ، تعالی ، سیستم ها و روش ها می باشد. ضمنا این دوره برای مدیران عامل شرکت های کوچک و متوسط نیز توصیه می گردد.

این دوره مناسب همه مشغولیدر صنعت در زمینه تضمین کیفیت ، تعالی ، سیستم ها و روش ها می باشد. ضمنا این دوره برای مدیران عامل شرکت های کوچک و متوسط نیز توصیه می گردد.

این دوره مناسب همه مشغولیدر صنعت در زمینه تضمین کیفیت ، تعالی ، سیستم ها و روش ها می باشد. ضمنا این دوره برای مدیران عامل شرکت های کوچک و متوسط نیز توصیه می گردد.

گروه مشاوران ایزودا

برای ثبت درخواست مشاوره تلفنی، لطفا فرم زیر را پر کنید.